انتقال چک پس از واخواست

انتقال چک پس از واخواست تغییراتی در روند اقامه دعوی و نتیجه حاصل بر دعوی بوجود می آورد که به لحاظ  حقوقی بسیار حائز اهمیت است، در واقع حقوق دارنده چک را خصوصا در چکهایی که مدتهاست از سررسید آن می گذرد، بسیار متزلزل می کند، بنابراین برای اولین نکته پیشنهاد این است که مادامی که مجبور نشدید اقدام به انتقال چک پس از واخواست آن ننمائید.

انتقال چک پس از واخواست

از جمله مواردی که می توان در مورد معایب انتقال چکهای این چنینی مطرح کرد، عدم تعلق خسارت تاخیر تأدیه از زمان سررسید چک و عدم امکان توقیف اموال صادرکننده و ظهرنویسها بدون تودیع خسارت احتمالی است.  ذیلا توضیحاتی در این موارد ارائه می گردد، امید است مورد استفاده قرار گیرد.

1-  نحوه انتقال چک پس از واخواست (به شخص ثالث یا به یکی از ظهرنویسهای قبلی)

2- آثار حقوقی انتقال چک قبل و بعد از واخواست

3- وضعیت ظهرنویسها و ضامنین پس از انتقال

4- نحوه طرح دعوی

5- مطالبه خسارت تاخیر تادیه

6- نحوه توقیف اموال

7- استدلال حقوقی اکثریت در مورد انتقال چک پس از واخواست

8- روش حقوقی انتقال صحیح چک پس از واخواست

نحوه انتقال چک پس از واخواست:  

الف- به شخص ثالث 

معمولا اتفاقی که می افتد به این شکل است که شخص واخواست کننده چک تمایلی به طرح دعوی ندارد، بنابراین چک را به شخصی غیر از ظهرنویسهای قبلی انتقال می دهد، بدین شکل که طی قرارداد عادی تمامی حقوق مالی چک را به شخص ثالث اعطا می نماید، و هر دونفر ذیل قرارداد را امضا می کنند. شخص ثالث با در دست داشتن قرارداد عادی، چک و برگ واخواست در محاکم حقوقی طرح دعوی می کند، توجه داشته باشید، بنظر بنده امکان طرح شکایت کیفری در این موارد مطلقا امکان پذیر نیست.

انتقال چک پس از واخواست

حتی اگر مهلتهای شش ماه واخواست از زمان سررسید و موعد شش ماهه طرح شکایت، رعایت شده باشد، چرا که بنظر می رسد در این مورد ماده 3 و ماده 11 قانون صدور چک تعیین تکلیف نموده و مواردی که شخص می تواند توسط نماینده خود چک را واخواست نماید و حق شکایت کیفری اش محفوظ بماند را احصا کرده و با توجه به اصل مضیق تفسیر نمودن قوانین جزائی و مستند به ماده 2 قانون مجازات اسلامی نمی توان برداشتهای دیگری در این مورد نمود.

ب- به یکی از ظهرنویسهای قبلی

دریافت وجه از یکی از ظهرنویسهای قبلی و استرداد چک به وی موضوع دیگری است که باید ذیل عنوان دعوای دارنده چک علیه ظهرنویسها در مورد آن صحبت کنیم، چرا که در این مورد سند تجاری اگر در مواعد معین مذکور در ماده 315 قانون تجارت مطالبه شود، (واخواست طی 15 روز از زمان سررسید و مراجعه به ظهرنویس قبلی طی یکسال) خاصیت تجاری بودن خود را از دست نمی دهد و بنابراین تمامی آثار چک بر آن مترتب خواهد بود. در اینصورت اگر ظهرنویس حاضر به پرداخت وجه چک گردد، لاشه چک را تحویل می گیرد و خود می تواند علیه صادر کننده یا ظهرنویسهای قبلی طرح دعوی نماید.

تغییرات حقوقی انتقال سند تجاری قبل و بعد از واخواست:

در واقع با توجه به سکوت قانون در مورد انتقال چک پس از واخواست، تفاسیر گوناگونی توسط حقوقدانان در این مورد صورت گرفته و دادگاهها نیز رویه های مختلف دارند، در حقیقت بنا بر نظر اکثریت انتقال چک پس از واخواست، موجب بی اثر شدن خاصیت سند تجاری مذکور شده و آثار مربوط به سند تجاری بودن را زایل می کند.

انتقال چک پس از واخواست

در واقع این گروه معتقدند که انتقال چک پس از واخواست به شخص ثالث غیر از ظهرنویس ها باعث می شود، چک که یک سند تجاری است به سند عادی تغییر پیدا کند، و این تغییر در ماهیت، آثاری همچون امکان توقیف اموال صادر کننده بدون تودیع خسارت احتمالی را (بند ج ماده 108 قانون آئین دادرسی مدنی) از بین می برد، همچنین چک در حالت عادی پس از واخواست از تاریخ سررسید قابلیت مطالبه خسارت تاخیر تادیه دارد.

هرچند طرح دعوی چند سال بعد صورت گرفته باشد، و این هم از آثار تجاری بودن سند محسوب می شود و بنابراین اگر پس از واخواست، چک منتقل شود، این اثر نیز از بین می رود و بنا بر قاعده کلی خسارت تاخیر تادیه از زمان طرح دعوی محاسبه می گردد. البته همانطور که معروض شد این نظر اکثریت است و هستند شعبی از دادگاه که حتی در صورت انتقال چک پس از واخواست، همچنان چک را سند تجاری تلقی می کنند.

وضعیت ظهرنویسها و ضامنین در انتقال چک پس از واخواست:

همانطور که در قسمت دوم توضیح داده شد، چک پس از واخواست اگر انتقال داده شود، به نظر اکثریت حقوق دانان اثر سند تجاری بودن را از دست می دهد، لکن هنوز بعضی از دادگاهها معتقدند علیرغم انتقال پس از واخواست همچنان سند تجاری است، بنابراین بستگی دارد که دادخواست شما نزد کدام شعبه و تحت رسیدگی کدام قاضی قرار گیرد.

انتقال چک پس از واخواست

اگر قاضی رسیدگی کننده از دسته اول یا معتقد به نظر اکثریت باشد، طرح دعوی علیه ظهرنویسها و ضامنین رد خواهد شد، چرا که ظهرنویسی فقط اختصاص به سند تجاری دارد، و چکی که پس از واخواست منتقل شده چون بنظر ایشان سند عادی محسوب می شود.

بنابراین مطالبه وجه از ظهرنویس سند عادی معنای حقوقی ندارد، و شکایت در این زمینه به دلیل عدم توجه دعوی به خوانده رد خواهد شد، ولی اگر قاضی رسیدگی کننده جزء دسته دوم و قائل به نظر اقلیت باشد، چک با شرایط مذکور را سند تجاری محسوب نموده و نسبت به ظهرنویسها در معنای اعم رای صادر خواهد کرد. به هر حال توصیه این است که ظهرنویسان نیز به همراه صادر کننده طرف دعوی قرار گیرد، چه حتی در صورت رد شدن دعوی علیه ایشان ضرری به دادخواست دهنده وارد نمی شود.

یکی از مهم ترین مسائل در زمینه ی پرونده های مرتبط با چک، توقیف اموال صاحب چک میباشد.

نحوه طرح دعوی:

طرح دعوی چک پس از واخواست و انتقال آن مطلقا باید از طریق محاکم حقوقی مطرح شود، چون همانگونه که عرض شد به زعم حقیر امکان طرح شکایت کیفری بلحاظ مواد 3 و 11 قانون صدور چک وجود ندارد، و اداره ثبت نیز علی الاصول دارنده چک را فقط واخواست کننده می داند.

بنابراین به درخواست شخص ثالث ترتیب اثر نمی دهد، بنابراین منتقل الیه (کسی که چک به او منتقل شده)  باید به همراه سند عادی مبتنی بر انتقال همه حقوق مالی چک که به امضا واخواست کننده رسیده و اصل چک و برگ واخواست به دفاتر قضائی مراجعه نموده.

و ضمن احراز هویت، دادخواست خود را تقدیم نماید، بهتر است ضمن دادخواست و در ستون خواسته، مطالبه توقیف اموال مطابق ماده 108 قانون آئین دادرسی مدنی و خسارت تاخیر تادیه هم مطرح شود.

خسارت تاخیر تادیه:

خسارت تاخیر تادیه نیز مثل مورد سوم بستگی به قاضی صادر کننده حکم دارد. اگر قاضی صادر کننده حکم قائل به تجاری بودن سند باشد، خسارت تاخیر تادیه را از زمان سررسید چک مورد حکم قرار می دهد(نظر اقلیت)، مثلا اگر در چک تاریخ سررسید مورخ 01 / 05 / 1397 نوشته شده باشد و دعوی در تاریخ 20 / 03 / 1399 مطرح شده باشد، قاضی از 01 / 05 / 1397 خسارت تاخیر تادیه را ملحوظ می نماید(مستحضر باشید که برای دریافت خسارت تاخیر تادیه مطابق آنچه در قسمت چهارم توضیح داده شد، باید در ستون خواسته مورد مطالبه قرار گیرد).

اما اگر قاضی رسیدگی کننده سند را عادی تلقی نماید خسارت تاخیر تادیه بشرط مطالبه از زمان طرح و اقامه دعوی یعنی 20 / 03 / 1399 مورد تایید قرار می گیرد.(نظر اکثریت)

نحوه توقیف اموال:

نظر اقلیت: در صورت مطالبه توقیف اموال صادر کننده و ظهرنویسها با توجه به اینکه چک سند تجاری محسوب می گردد، بدون پرداخت خسارت احتمالی دستور توقیف اموال صادر می گردد و اجرای احکام طبق دستور دادگاه نسبت به توقیف اموال معرفی شده توسط مدعی، اقدام می نماید.

انتقال چک پس از واخواست

نظر اکثریت: با توجه به اینکه چک واخواست شده پس از انتقال به شخص ثالث، سند عادی تلقی می شود، برای توقیف اموال صادر کننده چک، مدعی یا دادخواست دهنده باید خسارت احتمالی بصورت وجه نقد، نزد دادگستری تودیع نماید، که تا زمان تعیین تکلیف پرونده بصورت امانت در حساب دادگستری باقی می ماند و سپس مسترد می گردد.

میزان خسارت احتمالی معادل 10 تا 15 درصد کل مبلغ چک است، مثلا اگر مبلغ چک یک میلیارد تومان باشد، مبلغی حدود یکصد تا یکصد و پنجاه میلیون تومان باید بصورت وجه نقد نزد دادگستری تودیع گردد و سپس دستور توقیف صادر می شود،(ممکن است مبلغ مذکور کمتر یا بیشتر هم باشد که بستگی به نظر قاضی رسیدگی کننده دارد)

ویدیوی زیر در مورد انتقال چک در سامانه ی صیاد میباشد

در صورت عدم تودیع مبلغ مذکور، نسبت به توقیف اموال اقدامی صورت نمی گیرد. مستحضر باشید در این موارد اگر صحت دعوای دادخواست دهنده محرز نشود و حکم به بی حقی دادخواست دهنده یا رد دعوی وی صادر گردد، خوانده یا همان صادر کننده چک می تواند بابت خسارات توقیف اموال خود، از محل وجوه تودیع شده ادعای خسارت نماید و دادگاه پس از بررسی، میزان خسارت را تعیین می نماید و به خوانده پرداخت می کند.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

استدلال حقوقی نظریه اکثریت در مورد انتقال چک پس از واخواست:

اکثریت حقوقدانان معتقدند به دلیل اینکه انتقال سند تجاری صرفا از طریق موارد احصا شده در قانون(ظهرنویسی – قائم مقامی بصورت قهری) ممکن است، بنابراین هر شخصی به طرق دیگر مالک چک گردد، دارنده سند تجاری محسوب نمی شود.

انتقال چک پس از واخواست

بنابراین سند مطابق مفهوم ماده 315 قانون تجارت سند تجاری محسوب نمی گردد، بنابراین در فرضی که شخصی پس از واخواست چک، به نحوی مالک چک شود، چون این انتقال بر اساس مقررات قانون تجارت، صورت نگرفته، امکان استناد به مقررات اسناد تجاری نیست.

البته این نظر به زعم بنده نظر قابل قبولی نیست، چه اسناد تجاری به جهت ماهیتی که دارند سند تجاری محسوب می شوند و نه به جهت نقش دارندگان و نحوه انتقال، به بیان دیگر، این نحوه انتقال نیست که موجب شده چک سند تجاری محسوب گردد، بلکه خاصیتی است که قانون به آن داده است، و نحوه انتقال چک اثر سند تجاری بودن آن است. 

روش حقوقی درست انتقال صحیح چک پس از واخواست:

بر اساس مواد 270 و 271 قانون تجارت ، می توان به این نظر استناد کرد، که اگر شخصی پس از واخواست چک به عنوان منتقل الیه، مالک حقوق مالی چک گردد، باید در مواعد مقرر در ماده 315 قانون تجارت، توسط اظهارنامه رسمی به دارنده چک اعلام نماید که مبلغ مذکور در چک را به همراه خسارات تاخیر تادیه به واخواست کننده پرداخت می نماید.

و طبق فیش واریزی، مبالغ مذکور را به حساب واخواست کننده واریز نماید، و زمان طرح دعوی اظهارنامه و فیش واریزی را به ضمیمه دادخواست تقدیم دادگاه نماید، در اینصورت شاید بتوان گفت که ایشان بعنوان شخص ثالث و مطابق مقررات دارنده قانونی چک می باشد، و در اینصورت احتمالا بتوان نظر اکثریت را نسبت به تجاری بودن این سند، علیرغم انتقال پس از واخواست جلب نمود.

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

5/5 (2 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.