معامله با خود

 

معامله با خود

 معامله با خود زمانی اتفاق می افتد که شخص از دیگری نمایندگی داشته باشد. یعنی از طرفی نماینده شخصی باشد و مالی را که نمایندگی در فروش آن دارد به خود منتقل نماید. در معامله با خود نمایده باید مجوز معامله با خود را از منوب عنه اخذ کرده باشد.

بنابراین سوالی که در این مقاله به آن پاسخ خواهیم داد این است که نمایندگان مختلف مثل وکیل، قیم، وصی، ولی و سایر نمایندگان در چه صورتی و تحت چه شرایطی می توانند با خود معامله کنند و اگر این اقدام توسط ایشان انجام شد صحیح است یا خیر؟

اثر اراده نماینده:

اراده نماینده ممکن است در عقود مختلف که به نمایندگی منعقد می شود متفاوت باشد. یعنی در بعضی عقود که به نمایندگی منعقد می شود، نماینده تا حدی می تواند اراده خود را تحمیل  نماید، مثل عقد وکالت که ممکن است اصیل صرفا وکالت در تعیین قیمت را به نماینده خود اجازه داده باشد و در برخی دیگر از عقود تمامی عقد حاصل ابتکار نماینده است مثل قیم یا وصی که به طور کلی عقودی که منعقد می کند بسته به اراده خود اوست.

در این نوع عقود یعنی عقودی که تماما بستگی به اراده نماینده دارد، نماینده باید سمت خود را به طرف دیگر عقد اطلاع دهد وگرنه در صورت عدم اطلاع رسانی مناسب، تعهداتی که نماینده با پنهان کاری برای اصیل منعقد می کند گریبان خود او را نیز خواهد گرفت و بغیر از اصیل، نماینده ای که با پنهان کاری شخصیت منوب عنه را مخفی نموده است، باید از عهده انجام تعهداتی که طی عقد متعهد شده بر آید. ولو آنکه پس از عقد ثابت نماید که سمت نمایندگی داشته و هرگز قصد نداشته برای خود معامله کند.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

 

عدم رعایت مصلحت منوب عنه:

در صورتی که نماینده مصلحت منوب عنه را رعایت نکند آیا می توان معامله انجام شده را معامله برای خود نماینده و آن را معامله فضولی در نظر گرفت؟ آیا نماینده ای که بدون داشتن نمایندگی برای معامله با خود، اموالی از منوب عنه را به خود منتقل نماید، معامله با خود محسوب می گردد  یا معامله ای باطل انجام شده است؟

در واقع آنچه که نماینده انجام می دهد چه معامله با خود باشد و چه معامله به نیابت باید ابتدا بر اساس قصد او، احراز شود. با توجه به اینکه حقوق علم تشخیص نیات و قصود نیست بنابراین برای احراز قصد و نیت نماینده، چاره ای جز بررسی اقدامات و افعال وی باقی نمی ماند. اگر افعال نماینده بیانگر این باشد که قصد داشته در راستای نمایندگی اعطا شده برای منوب عنه اقدامی نماید لکن از دایره مصلحت خارج شده باشد، فعل او نهایتا بی مبالاتی در نظر گرفته می شود و او مسئول پرداخت خسارات خواهد بود. لکن اگر بر اساس عرف اقدامی که انجام داده اقدامی غیر متعارف باشد و بر اساس قضاوت و نظر عقلا به کل مصلحت منوب عنه را از یاد برده باشد، در این صورت معامله ای که وقوع یافته معامله فضولی بوده و قابل تنفیذ یا ابطال است. معامله با خود در مواردی که نماینده چنین اختیاری ندارد بلاشک معامله فضولی محسوب می گردد.

ماهیت معامله با خود:

عقد یکی از وسایلی است که از دیر باز برای جمع منافع و نیازهای گوناگون اشخاص شناخته شده است. دو شخص که در طلب آسودگی و در جستجوی منافع خویش هستند، مصلحت را چنین می بینند که با هم کنار بیایند و روربروی یکدیگر نایستند. برای رفع نیازهای خود یا رسیدن به هدفی اموالی را با یکدیگر مبادله می کنند و هر کدام به دنبال نفع خاصی هستند. پس رکن اساسی هر عقد وجود دو اراده مستقل است.

حال اگر یکی از این دو شخص از صحنه توافق حذف شود، در نخستین برخورد به نظر می رسد که تراضی ناممکن خواهد بود. زیرا از یک شخص یک اراده صادر می شود و نمی توان متصور شد که یک شخص دو اراده مستقل داشته باشد. همین اشکال موجب شده است که پاره ای از محققان تولیت دو طرف عقد را برای یک شخص ممنوع سازند. مضافا آنکه در این نوع توافق یعنی توافق یک نفر با خود خصوصا در بیع، خیار مجلس هرگز ساقط نمی شود. چه آنکه خیار مجلس زمانی ساقط می گردد که طرفین عقد پس از وقوع معامله از یکدیگر جدا شوند و جدایی یک شخص از خود متصور نیست.

اشکال اخیر جنبه فرعی دارد و در نوشته های بیع به آن پرداخته شده است. در واقع معامله با خود وضعیت خاصی است که خیار مجلس در آن راه ندارد. به هر روی امروزه با پرورش فکر “نمایندگی”  همه نویسندگان امکان معامله با خود را پذیرفته اند.

معامله با خود

 

تعدد اعتباری اشخاص:

به نظر می رسد در “معامله با خود” نیز وجود دو اراده قابل تصور باشد. زیرا نماینده دارای اراده ای مستقل است و نمی توان او را در حکم وسیله بیان و نقل اراده پنداشت. عموما در این گونه معامله ها تنها یک تن دخالت دارد، ولی همین یک تن به عنوان دو اراده و اعتبار، معامله را منعقد می سازد.

فرض کنید شخصی به دیگری وکالت می دهد که اتومبیلش را بفروشد. وکیل تصمیم می گیرد اتومبیل را در مقابل ثمن مشخصی برای خود خریداری کند. بنابراین در مقابل این ثمن خرید اتومبیل را مورد پذیرش قرار داده و عقد صورت می گیرد.

امروزه دیگر تقریبا تمامی پژوهشگران و حقوقدانان بر این راه رفته اند که امکان معامله با خود وجود دارد. ماده 198 قانون مدنی اشعار می دارد “ممکن است طرفین یا یکی از آنها به وکالت از غیر اقدام کند و نیز ممکن است که یک نفر به وکالت از طرفین اقدام کند.” موضوع و نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که به هر حال معامله باید انشاء گردد و صرف اراده درونی نمی تواند مبین وقوع عقد باشد هر  چند که هر دو اراده توسط یک شخص مطرح گردد.

خطرهای این معامله:

در معامله با خود حقوق منوب عنه همیشه در خطر است. بسیار احتمال می رود که نماینده منافع خود را بر منافع منوب عنه ترجیح دهد. بی گمان در قراردادهای وکالت که شخص خود نمایندگی به دیگری اعطا می کند و در اکثر اوقات نیز پی گیر مسائل مربوطه هست، دخالت قانون گذار ضرورت کمتری پیدا می کند. اما در مورد نمایندگی های قانونی که شخصی ولایت محجور یا غائب را عهده دار می شود، نظام حقوق باید محتاط تر باشد. چه نماینده در این مواد ممکن است در معرض وسوسه و خطا قرار گیرد.

اولین پیشنهاد ما به شما مراجعه به وکیل دادگستری متخصص دعاوی حقوقی می باشد. داوود اسیوند وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در زمینه دعاوی ارث می تواند در این موارد همراه و مشاور شما باشد.

 

حدود اختیار در نمایندگی قانونی:

در نمایندگی های قانونی به طور معمول از معامله با خود منع شده است.  در واقع لفظ به کار رفته برای این ممنوعیت حمل بر عدم نفوذ می کند.

وکیل: در مورد عقد وکالت، معامله با خود را فقط باید محدود به مواردی دانست که موکل اجازه آن را صراحتا به وکیل داده باشد. یعنی در متن وکالتنامه باید موکل به صراحت این اختیار را به وکیل داده باشد که وی می تواند مورد معامله را برای خود خریداری کند. بنابراین در جایی که وکالت به صورت کلی و مطلق داده شده باشد، دلالت بر اداره اموال موکل دارد و به هیچ عنوان موضوع را نمی توان به اجازه معامله با خود تعمیم داد.

ولی قهری: بنابر فرض قانونگذار آنچه ولی قهری برای فرزندش انجام می دهد به دلیل مهر و محبت بی شائبه او عاری از خیانت و دسیسه است. بنابراین دست ولی قهری نسبت به سایر نماینده های قانونی بسیار باز تر است و می تواند بدون محدودیت برای فرزند خود معاملات انجام دهد. می تواند نسبت به اموال فرزند تصمیم بگیرد، اموال فرزند را به دیگران و یا به خود بفروشد و یا معاوضه کند. به همین دلیل محدودیتی نمی توان برای اقدامات ولی قهری متصور شد و فرض بر صحت اقدامات وی و رعایت مصلحت مولی علیه در اقدامات مشارالیه است. مگر آنکه ثابت شود ولی قهری خلاف مصلحت عمل کرده است.

معاملات مجانی مثل انتقال بلاعوض اموال فرزند به خود یا دیگری و یا فروش با مقادیر ناچیز  دلالت بر عدم رعایت مصلحت دارد و این معاملات در ذات خود ضرری هستند. در این حالات پدر باید ثابت کند که مصلحت این اقدامات چه بوده است. در صورتی که پدر نتواند مصلحت آمیز بودن اقدامات خود را ثابت کند، ضمانت اجرای آن ابطال معاملات انجام شده و مطالبه خسارت خواهد بود.

معامله با خود

 

وصی: به لحاظ قانونی وصی شخصی است که توسط ولی تعیین می شود بنابراین تفاوتی بین وی و ولی نباید گذاشت. در واقع حدود اختیارات ولی قهری و وصی تقریبا برابر و گسترده است.لکن از آنجا که به هر حال وصایت بر مبنای اذن و قرارداد ولی قهری اعطا شده است در مورد “معامله با خود” باید دید آیا ولی قهری چنین اجازه ای به وی داده است یا خیر؟ همچنین در مورد محجورین با توجه به محدودیتهایی قانونی که برای حفظ ایشان در نظر گرفته شده است، وظایف وصی در حد قیم و امین خواهد بود. مخصوصا در جایی که وصایت به صورت اطلاق اعطا شده باشد.

قیم و امین: قیم و امین طبق قانون از “معامله با خود” به طور کلی منع شده اند. این ممنوعیت بر اساس ماده 1240 قانون مدنی و ماده 119 قانون امور حسبی قابل احراز است.

مدیر شرکت های تجاری: بر اساس ماده 53 قانون تجارت مدیران شرکت فقط در صورت اطلاع و تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام می تواند در معاملاتی که به نام شرکت و یا به حساب شرکت انجام می شود به طور مستقیم یا غیر مستقیم سهیم شوند. بنابراین مدیران شرکت به صورت محدود و حساب شده امکان “معامله با خود” را نسبت به اموال شرکت دارند. ضمانت اجرای عدم رعایت مفاد این قانون ابطال یا فسخ معاملات مذکور است.

حرف آخر:

وکیل پایه یک دادگستری داوود اسیوند متخصص در قراردادها و امور شرکتهای تجاری است. توصیه آن است که قبل از هرگونه اقدام قانونی یا امضا قرارداد و همچنین  قبل از طرح دعاوی از مشورت ایشان بهره مند شوید. به هر روی عاقلانه ترین کار آن است که امور به دست متخصین سپرده شود.

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های حقوقی، طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

   تلفن                        موبایل 

02144270612         09129215258

5/5 (1 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.