ارث زن از شوهر

پس از فوت شوهر، زن در صورتیکه در عقد دائم شوهر باشد از او ارث می برد، در واقع رابطه زن و شوهر سببی است و به قول معروف به سبب ازدواج از شوهر ارث می برد، بر خلاف سایر ورثه که به جهت نسب و رابطه نسبی ارث می برند، البته همانطور که معروض شد، شرط اول ارث بردن زن از شوهر متوفی، دائمی بودن عقد است، لازم بذکر است در نکاح دائم زن اگرچه غیرمدخوله باشد، (زنی که با همسر خود هنوز نزدیکی نکرده است) ارث میبرد، چرا که دلیل ارث بری وی نکاح دائم است و نه زندگی مشترک.

ارث زن از شوهر

بنابراین زوجه موقت ارثی از شوهر متوفی خود نمی برد، حتی اگر در سند نکاحیه شرط شده باشد، اما به هرحال شوهر می تواند برای زوجه موقت خود، بنابر قواعد عام ، تا یک سوم اموال خود را وصیت نماید، به شرط آنکه وصیت نامه صحیح و بر اساس قوانین تنظیم شده باشد،(وصیت نامه خودنوشتسریرسمی) بدیهی است که بیمه عمر هم روش دیگری است که شوهر می تواند برای آینده زوجه موقت خود، پشتوانه مالی بعد از فوت خود فراهم آورد که در صورت رعایت شرایط قانونی، وارد در تقسیمات ارث نمی شود و اگر ذینفع بیمه عمر همسر تعیین شده باشد، همه مبالغ بدون کم و کاست به وی منتقل می گردد.

چه همسر دائم باشد و چه موقت. با توجه به اینکه موضوع این مبحث ارث بری زن از شوهر است، به همین مقدار در مورد زوجه موقت اکتفا می کنیم و به موضوع اصلی می پردازیم.

موضوع و شرط دیگر ارث بری زن از شوهر متوفی خود، بغیر از دائمی بودن ازدواج، آنست که زوجه باید در زمان فوت شوهر در عقد وی باشد، به بیان دیگر زنی که قبلا طلاق گرفته است از شوهر خود ارث نمی برد، در واقع وقوع طلاق بین زوجین رابطه سببیت ایشان را قطع نموده، و مانع ارث بردن زن از شوهر قبلی خود می شود.

البته این موارد نیز با استثنائاتی روبرو شده است، (طرح چند استثنا)

استثنا اول:  اگر زنی در حال بیماری شوهر با وی ازدواج کند، و شوهر بواسطه همان بیماری فوت کند، و بین ایشان نزدیکی صورت نگرفته باشد، زن از وی ارث نمی برد، و اگر نزدیکی بین ایشان واقع شده باشد زن ارث خواهد برد، دلیل این امر مربوط به اصل دائمی بودن نکاح است، که از اصل  استنباط می شود.

ارث زن از شوهر

معنی دقیق این قاعده که از فقه گرفته شده است، آنست که اگر زن مثلا با مردی که مبتلا به سرطان پیشرفته است ازدواج کند و مرد بر اثر همان بیماری سرطان پیشرفته فوت کند و طی این بیماری زن و شوهر باهم ارتباط زناشویی به معنی خاص ایجاد نکرده باشند، زن از شوهر ارث نمی برد، اینکه چگونه می توان در دادگاه ثابت کرد که بین ایشان رابطه نزدیکی صورت گرفته یا خیر، خود جای سوال است.

چرا که به هرحال اینگونه روابط همیشه در خفا و پنهان از نظر دیگران انجام می شود و هیچ شاهد یا سندی برای آن (معمولا!!) وجود ندارد، مگر اینکه قائل به آن باشیم که وخامت حال شوهر ملاک عمل دادگاه باشد، که اگر تشخیص دهد اوضاع جسمانی وی به حدی مناسب بوده که قادر به برقراری ارتباط  بوده است، اماره و فرض را بر ارث بری زوجه از وی می گذارد و در غیر اینصورت اماره نشان از عدم وقوع نزدیکی می کند و مانع ارث بری خواهد شد، به هر حال تصمیم در این مورد بعهده دادرس است و ارائه دلیل مبنی بر وقوع نزدیکی بعهده مدعی. البته استناد به سایر ادله در صورت وجود بلامانع است.

ارث زن از شوهر

حال فرض کنیم که زوج یا شوهر دارای بیماری پیشرفته ای بوده و در همان زمان بیماری با زن ازدواج می کند، لکن بواسطه علت دیگری مثل تصادف یا سکته قلبی فوت می نماید، در اینصورت زوجه از شوهر متوفی خود ارث می برد، ولو آنکه نزدیکی نیز وقوع نیافته باشد،  چون شوهر بواسطه آن بیماری مشخص فوت نکرده، بلکه فوت وی به دلیل دیگری بوده که قانون در این زمینه نصی ندارد، و در صورت عدم وجود نص، باید به عمومات قانون مراجعه کرد، که نتیجه آن ارث بری زوجه از زوج خواهد بود.

لازم بذکر است حکم مربوط به این قاعده که در ماده ۹۴۵ قانون مدنی آمده است، حکمی خاص و خلاف قاعده است، بنابراین هر موردی غیر از موارد پیش گفته را در بر نمی گیرد، به بیان دیگر هر اتفاقی غیر از آنچه گفته شد، واقع شود، زن از شوهر ارث می برد.

مثلا فرض کنید، زنی با مردی ازدواج می کند و نمی داند که شوهر بیمار است، یا اصولا شوهر سالم است لکن یک هفته بعد از وقوع عقد، پی می برد که بیماری کشنده ای دارد که طی چند روز آینده فوت خواهد کرد، و چنین نیز می شود و فوت می کند، در اینگونه موارد، به هر حال زن از شوهر متوفی خود ارث می برد، ولو نزدیکی واقع نشده باشد، البته فقهای معظم، نظریه های مختلفی ارائه نموده اند که جای مطرح کردن آن در این موضوع عملی نیست و مربوط به موارد علمی و تئوری می باشد.

یا مثلا موردی را فرض کنید که زن در زمان بیماری با مردی ازدواج کند، بیماری شوهر اگرچه کشنده است، پس از مدتی بهبود می یابد، ولی مجددا با بازگشت بیماری و بر اثر همان بیماری فوت می کند، در این مورد نیز زن از شوهر ارث می برد، اگر چه نزدیکی صورت نگرفته باشد، البته اینها مثالهایی است که برای روشن شدن موضوع مطرح می شود.

برای تعیین مفهوم وصیت نامه معتبر به عنوانهای وصیت خودنوشت و وصیت نامه رسمی رجوع کنید

استثنای دوم:

اگر زن و شوهر با طلاق رجعی از یکدیگر جدا شوند، مادام که عده زن تمام نشده، اگر هرکدام فوت کنند، دیگری از وی ارث می برد، این نیز یک استثنا بر اصل است، اصلی که قبلا گفته شد و معنای آن عدم توارث و ارث بری زوجین پس از طلاق بود، دلیل این امر آنست که در طلاق رجعی و در زمان عده، رابطه بین زن و شوهر کاملا قطع نشده است، و شوهر می تواند در این مدت به همسر خود رجوع کند و در صورت رجوع علقه زوجیت بین ایشان پایدار خواهد ماند.

ارث زن از شوهر

بنابراین هرکدام در این مدت فوت کنند دیگی از وی ارث می برد، اما بمحض اتمام مدت عده این قاعده دیگر پابرجا نیست و از یکدیگر ارث نمی برند، در ضمن این قاعده فقط مربوط به طلاق رجعی می باشد و در سایر انواع طلاق، طلاقهای بائن(خلع و مبارات) جاری نیست.

استثنای سوم:

این مورد جالب که در ماده ۹۴۴ قانون مدنی مطرح شده، موردی را مطرح می کند که شوهر در زمان بیماری زن خود را طلاق می دهد، و طی یکسال پس از طلاق بر اثر همان بیماری فوت می کند، قانون در این زمینه مقرر می دارد، که زن از شوهر سابق خود ارث می برد، گرچه طلاق بائن باشد، مشروط بر آنکه زن شوهر نکرده باشد، علت این استثنا آنست که احتمال داده اند که زوج در حالت بیماری به دلیل نداشتن اعتدال زن خود را طلاق داده باشد، یا اینکه شوهر پس از اطلاع از بیماری خود سعی می نماید به وسیله طلاق زن خود را از ارث محروم کند.

ارث زن از شوهر

در واقع با توجه به اینکه این مورد هم جزء استثنائات است، شرط ارث بری زن از شوهر متوفی خودش آنست که دقیقا شرایط پیش گفته واقع شده باشد، وگرنه ارث بردن زن از شوهر واقع نمی شود، یعنی باید شوهر بواسطه همان بیماری که زمان طلاق داشته فوت شود و اگر فوت وی علت دیگری داشته باشد، زن ارث نمی برد، بنابراین در صورتیکه مرد در حالت سلامتی زن خود را طلاق دهد و طی یکسال پس از طلاق به جهت بیماری فوت کند، زن از وی ارث نمی برد، یا اگر مرد در حال بیماری زن خود را طلاق دهد و بر اثر همان بیماری یکسال و یک ماه بعد فوت کند، زن ارث نمی برد، در ضمن این مورد اختصاص به زوجه مطلقه دارد، و در مورد شوهر اجرا نمی شود، یعنی اگر شوهر در زمان بیماری زنش، وی را طلاق دهد و زن طی یکسال پس از طلاق فوت کند، شوهر از زن ارث نمی برد.

سهم الارث زوجه از زوج:

فرض اول: شوهر فوت شده، دارای فرزند باشد که در اینصورت زن یک هشتم از اموال شوهر را به ارث می برد، چه فرزندان مشترک باشند و چه فرزندان از همسر دیگری باشد. (مگر اینکه فرزندان حاصل رابطه نامشروع باشند که در این مورد مثل حالتی خواهد بود که فرزند ندارند)

ارث زن از شوهر

فرض دوم: شوهر فوت شده، فرزند نداشته باشد که در اینصورت سهم زن از شوهر یک چهارم اموال وی خواهد بود.

فرض سوم: شوهر فوت شده هیچ فرزند یا خویشاوندی نداشته باشد، که در اینصورت نیز بر اساس قوانین فعلی زوجه یک چهارم از اموال شوهر خود را به ارث می برد و مابقی بعنوان اموال شخص بلاوارث بنفع دولت ضبط می گردد!!!

فرض چهارم: شوهر فوت شده دارای دو زن یا بیشتر باشد که در اینصورت دوفرض وجود دارد،

  • متوفی، فرزند دارد(چه فرزند مشترک چه غیر مشترک) که در اینصورت سهم یک هشتم برای زنان از ارث وجود دارد که این سهم بین زنان هر تعداد که باشند، بصورت مساوی تقسیم می شود.
  • متوفی، فرزند ندارد که در اینصورت سهم یک چهارم متعلق به زنان وی خواهد بود که این سهم بصورت مساوی بین ایشان تقسیم می گردد.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

آیا زوجه از زمین و ملک ارث می برد:

در واقع آنچه که قانون برای این موضوع پیش بینی کرده بسیار عجیب و با نظر فقهای معظم امامیه نیز در تضاد و تخالف است، چه اکثرا فقهای فقه امامیه نظر به ارث بردن زن از کلیه ماترک شوهر دارند بغیر از زمین، لکن قانون سهم زوجه از ارث شوهر را قیمت ابنیه و اشجار و سایر اموال شوهر مقرر داشته، در واقع بر اساس این ماده زن نه از زمین و نه از آپارتمان یا مغازه و بطور کلی ابنیه ارث نمی برد و فقط معادل قیمت ابنیه (و نه معادل قیمت زمین) از اموال غیرمنقول و از کلیه اموال منقول شوهر  به ارث می رسد.

که با توجه به سهم اندک زوجه از سهم الارث، با حقایق زندگی امروز انطباق ندارد، با عنایت به سیاق و نحوه زندگی های کنونی ، زوجه ای که در طول زندگی پا به پای شوهرش تلاش کرده و لنگ لنگان عاقبت، این زندگی را به سرانجام رسانده اند، و چه بسا در طی سالیان متمادی نزدیکترین شخص به متوفی بوده و در سختی ها و تلاطمات زندگی همیشه با وی همقدم و همسنگر بوده است، اینک مستحق نیست که چنین سهم اندکی از ماترک وی داشته باشد!!!

نحوه ارث بری زوجه از اموال شوهر:

  • اموال منقول: زوجه از کلیه اموال منقول شوهر به نسبت سهم خود ارث می برد. (برای شناسایی اموال منقول اینجا کلیک کنید)
  • ابنیه و اشجار: ابنیه جمع بنا و شامل کلیه وضعیتهایی احداثی در زمین است مثل ساختمان از هرنوع مثل استخر، چاه، انبار و غیره، و منظور از اشجار درختهای بزرگ و کوچک و نهال ثابت در زمین است، با توجه به اینکه اصل ارث بردن زوجه از همه اموال شوهر است، بنابراین استثنا وارد شده را باید مضیق تفسیر نمود و بنابراین به زعم حقیر زن از قیمت آپارتمان متعلق به شوهر نیز ارث می برد و آنچه زن از استحقاق آن منع شده، مال غیرمنقول ذاتی مثل زمین است.

 

تعیین قیمت ابنیه و اشجار:

بر اساس ماده ۹۴۷ قانون مدنی، باید قیمت ابنیه و اشجار در وضعیت باقی مانده در زمین بدون در نظر گرفتن اجرت المثل مالک زمین، محاسبه شود که این یعنی بالاترین قیمتی که می توان برای آنها تعیین کرد، و از این مبلغ به میزان سهم زن در فروض مختلف باید توسط سایر ورثه به زن متوفی پرداخت شود.

 

الحاقیه مهم

قانون جدید سهم الارث زن از شوهر:

با تصویب قانون جدید در مورد سهم الارث زن از شوهر متوفی خود، اینک زن در صورتی که شوهر فرزند یا نوه داشته باشد، یک هشتم از اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول ماترک را به ارث می برد(چه زمین و جه آپارتمان)، و در صورت عدم وجود فرزند یا نوه برای شوهر، زن مستحق یک چهارم از اموال به طریق مذکور خواهد بود، اگر ورثه سهم الارث زوجه را از قیمت اموال غیرمنقول پرداخت نکنند، زن با طرح دعوی می تواند، به اندازه آن مبلغ مالک اموال غیرمنقول ماترک شوهر شود.

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

    تلفن                        موبایل 

 44270612 – 021          09129215258

5/5 (1 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.