معامله به قصد فرار از دین قسمت اول

در حقوق کشور ما در واقع قصد فرار از دین نوعی تقلب نسبت به قانون است، به این شکل که شخص اموال خود را بصورت قانونی و با استفاده از طرق و راههایی که قانون در اختیار عموم مردم گذارده است به دیگران اعم از غریبه یا آشنا منتقل می کند و این انتقال از نظر شکلی و تشریفات، کاملا منطبق بر قانون است، لکن در واقع قصد شخص مدیون ناکام گذاردن بدهکاران از رسیدن به طلب خود می باشد و این موضوع به گمان بعضی علما و حقوق دانان موجب بروز خدشه در انگیزه، جهت و هدف عقد می گردد و عقد را بدان جهت باطل می گرداند، چنانچه بند د ماده 190 قانون مدنی پس از بر شمردن قصد و رضا، اهلیت و موضوع مورد توافق طرفین که همگی از شرایط اصلی وقوع عقد می باشند اشعار می دارد که در صورتی که هدف معامله نامشروع باشد، آن عقد به دلیل آن نامشروعیت باطل است. هرچند در ماده 217 همان قانون اعلام می دارد اگر جهت معامله تصریح نشود عیبی بر عقد وارد نیست و عقد صحیح است اما بنا به گفته صحیح و غیر قابل انکار دکتر کاتوزیان، اگر کسی در قمارخانه و درحال قمار باشد و در این حین پولش تمام شود و از دوست خود که اوهم در قمارخانه حضور دارد مطالبه مقداری پول بصورت قرض نماید، همین میزان دلالت صریح بر جهت نامشروع عقد قرض دارد چه آنکه کاملا مشخص است این قرض به جهت قمار کردن است هرچندبر آن در کلام تصریح نشود، بنابراین عقد قرض باطل خواهد بود، فلذا تذکر ماده 217 مبنی بر نیاز به تصریح جهت در عقد امری است که بنا بر شرایط باید نسبت بدان محتاط بود و جایی که از شرایط و قرائن به صراحت نامشروع بودن جهت قابل برداشت است، نبایستی به بهانه اینکه جهت نامشروع در عقد بصورت کلامی یا مکتوب تصریح نگردیده  معامله را صحیح اعلام نمود.

فرار از دین

البته از این موضوع نیز نباید به سادگی گذر کردکه معاملاتی که بین اشخاص صورت می گیرد، بر اساس اماره صحت مندرج در ماده 223 قانون مدنی صحیح است مگر اینکه شخص مدعی بتواند خلاف آن را اثبات نماید. به بیان دیگر هر قراردادی که بین اشخاص بسته می شود صحیح است مگر اینکه خلاف  آن ثابت گردد و با توجه به قاعده “البینة علی المدعی” کسی که مدعی خلاف است یعنی ادعا می کند که معامله واقع شده صحیح نبوده و باطل است باید برای دادگاه دلیل بیاورد. در سیستم قضایی ما که برگرفته از شرع می باشد و در مورد اسلامی بودن آن سخن بسیار رفته است، این توهم ایجاد شده که وظیفه شخص مطرح کردن دعوی است و وظیفه قاضی تحقیق و بررسی برای یافتن دلایل و در نهایت صدور رای است، در حالیکه اینگونه نیست و قاضی خصوصا در دعاوی حقوقی (غیرکیفری) نمی تواند دلایل را شخصا تحصیل نماید و این وظیفه خواهان دعوی یا همان مدعی است که باید دلایل کافی و مستندات قابل قبول به دادگاه ارائه کند که نشان دهنده صحت ادعای وی باشد. در واقع اینکه قاضی حق ندارد به بررسی و تحصیل دلیل بپردازد منطبق بر اصل بی طرفی قاضی است که این اصل نیز هم شرعی و هم حقوقی است، بنابراین در دعاوی که اشخاص برای فرار از دین مطرح می کنند باید دلایل و مستندات خود را چنانکه در قانون گفته شده ارائه کنند وگرنه طرح دعاوی بغیر از تلف کردن وقت و هزینه نتیجه ای نخواهد داشت. بدیهی است که دلایل ارائه شده بایستی تماما بر اساس قانون باشد و مثلا تقاضای جلب شاهد توسط قاضی دادگاه حقوقی امکان پذیر نیست و شخص مدعی باید قبلا رضایت کامل شاهد را اخذ و در دادخواست ارائه شده نام و مشخصات شاهد را اعلام نموده باشد. علی ایحال معامله به قصد فرار از دین صور مختلفی دارد که ذیلا اقسام مهم آن را بررسی می نمائیم.

فرار از دین

اولین پیشنهاد ما به شما مراجعه به وکیل دادگستری متخصص دعاوی ارث می باشد. داوود اسیوند وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در زمینه دعاوی ارث می تواند در این موارد همراه و مشاور شما باشد.

معامله به قصد فرار از دین موضوع ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (کیفری):

بر طبق این ماده که مصوب قانون سال 1394 می باشد اگر کسی به قصد فرار از دین اموال خود را به دیگری انتقال دهد مستوجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش و یا جزای نقدی معادل نصف محکوم به یا هر دو آنها خواهد شد.   آنچه در این ماده قانونی پیش بینی شده است نوعی تعیین مجازات برای شخصی است که به قصد تقلب نسبت به قانون و با علم به اینکه مدیون و بدهکار است با قصد فرار از دین اموال خود را منتقل سازد. لکن موضوع را فقط باید تا همین اندازه پیش ببریم و از تفسیر موسع قانون اجتناب کنیم چرا که در مقررات کیفری تفسیر صرفا باید در محدوده تصریح باشد یعنی آنچه که صراحتا توسط قانونگذار اعلام می شود موضوع جرم خواهد بود بنابراین اگر عمل انجام شده غیر از آنچه که اعلام شده باشد، عمل واقع شده جرم نخواهد بود و مجازاتی در پی ندارد. در حقیقت باید این چند شرط که ذیلا به اطلاع می رساند موجود باشد و در صورت وجود این شرایط امکان به نتیجه رسیدن شکایت کیفری محتمل حواهد بود؛

  • وجود دین

یعنی اینکه یک بدهی به طور قطع زمان وصولش رسیده باشد و به روش مقتضی مطالبه شده باشد. بنابراین دینی که هنوز موعد مطالبه آن نرسیده مثل چکی که هنوز موعد تاریخ سررسید روی چک نرسیده باشد یا قراردادی که بصورت معلق بسته شده باشد و شرط آن هنوز واقع نشده باشد، دین قطعی محسوب نمی شود و در مورد چنین مسائلی نمی توان مدعی وقوع جرم فرار از دین شد. بنابراین مثلا برای اینکه زوجه بتواند مدعی شود که زوج برای فرار از دین اموال خود را منتقل نموده و خواستار مجازات شوهر شود، باید ابتدا مهریه خود را مطالبه نماید و اگر شوهر پس از مطالبه مهریه اموال خود را منتقل نمود، شکایت خود را از بابت جرم فرار از دین مطرح نماید. لکن به هرحال باید سایر شرایط ذیل نیز رعایت شود وگرنه شکایت مذکور محکوم به رد خواهد شد.

  • عدم کفایت سایر اموال برای پرداخت دیون؛

اگر شخصی بعد از آنکه دین یا بدهی بر عهده وی ثابت گردید مالی از اموالش را منتقل نماید، صرف این انتقال دلیل بر وقوع جرم نمی باشد. در حقیقت در صورتیکه سایر اموال بدهکار تکافوی پرداخت دیون وی را بنمابد یا از طرق دیگری بدهکار در موعد مقرری که دادگاه یا اجرای احکام مشخص می نماید دین و بدهی خود را پرداخت نماید، جرم فرار از دین تحقق نمی یابد. بدهکاری که با حسن نیت بدهی خود را پرداخت می نماید و یا آنقدر اموال برای وی باقی مانده است که در برابر بدهی ها و دیون وی کفایت نماید، نه تنها مجرم نیست بلکه چنانچه بعدها خواهیم گفت امکان ابطال معاملات وی نیز از طرق حقوقی نیز میسر نخواهد بود.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

  • وجود قصد و نیت بر فرار از دین؛

برای تحقق جرم فرار از دین وجود قصد و نیت بر این اقدام ضروری است. در واقع شخص باید با سوء نیت و با قصد فرار از پرداخت دیونش اموال حود را منتقل نموده باشد. صرفا در این صورت است که می توان با جمع شرایط بالا عمل مجرمانه فروش اموال به قصد فرار از دین را به شخص نسبت داد. مثلا اگر شخصی با این تصور که سایر اموال وی تکافوی پرداخت دیون وی را می نماید اقدام به فروش یک مثلا ویلا از اموالش را نماید لکن بعد از فروش ویلا متوجه شود که سایر اموال وی به دلایلی توقیف و غیرقابل فروش هستند، به جهت آنکه سوء نیت در فروش اموال و فرار از دین نداشته است، مجرم تلقی نخواهد گردید. هر چند به هر روی امکان ابطال معاملات اشخاص بابت فرار از دین در غیرموارد فوق نیز در محاکم حقوقی وجود دارد لکن برای مجرمانه تلقی شدن این عمل و تعیین مجازات در دادگاههای کیفری برای آن باید شرایط فوق الذکر به طور کامل واقع شده باشد.

فرار از دین

مسئولیت خریدار:

در صورتی که خریدار با تبانی فروشنده و با علم به قصد سوء و نیت فرار از دین او مال یا اموال وی را خریداری نماید، طبق قانون شریک در جرم محسوب می گردد و مجازات وی مجازات فروشنده خواهد بود و علاوه بر آن باید اموال فروخته شده را در صورت موجود بودن آن باز گردانند تا از آن طریق طلب طلبکار استیفا گردد و در صورتی که مال فروخته شده باشد و از ید خریدار نیز خارج شده باشد، به اندازه قیمت آن مال از اموال خریدار توقیف و به طلبکار داده خواهد شد.

البته در نوشتن این ماده بنظر می رسد قانونگذاران به جوانب امر دقت زیادی ننموده اند و از مشاوره افراد متخصص دور مانده اند چرا که موضوع بسیار مبهم نوشته شده و مثلا مشخص نیست که اگر خریدار با سوء نیت نیز مانند فروشنده اموالی نداشته باشد تکلیف طلبکار چه خواهد شد و معلوم نیست اینکه خریدار به زندان یا جریمه مجکوم شود چه نفعی به طلبکار می رساند؟! یا مثلا اگر فروشنده مجرم اموال خود را نه به صورت صوری بلکه به صورت واقعی لکن به قصد فرار از دین به شخص ثالثی بفروشد و وی از این قصد و نیت فروشنده مطلع نباشد، تکلیف طلبکار چه خواهد بود؟  آیا در این وضعیت نیز می توان اموال فروخته شده را بابت طلب توقیف و طلب را از آن محل استیفا نماید یا خیر؟ این موارد و موارد دیگر در نوشتن ماده مذکور رعایت نشده است و بنابراین ماده مذکور بسیار ناقص و مبهم است، بنابراین برای طرح دعوی یا شکایت، بررسی وضعیت و شرایط و اخذ مشاوره از یک وکیل پایه یک دادگستری متخصص در دعاوی حقوقی و قراردادها بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

فرار از دین

حرف آخر:

در نوشته های آتی در مورد معاملات صوری، انواع آن و نحوه ابطال آن معاملات از طرق حقوقی به طور مشروح مواردی حضور محترم شما مخاطبین گرامی عرض خواهم نمود، لکن به هرحال لازم بذکر است که این دسته از دعاوی و شکایات به جهت تخصصی و پیچیده بودن قطعا نیازمند حضور وکیل متخصص در طی فرایند آن خواهد بود، بنابراین پیشنهاد موکد حقیر آنست که در صورتی که قصد دارید موضوع معامله صوری یا جرم فرار از دین را مطرح بفرمایید قبلا از مشاوره یک وکیل پایه یک دادگستری متخصص در امور قراردادها بهرمند شوید. بدین منظور وکیل پایه یک دادگستری داوود اسیوند متخصص در دعاوی قراردادها می تواند راهگشا و مشاور شما باشد.

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

   تلفن                        موبایل 

02144270612         09129215258

1/5 (1 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.