طلاق به دلیل ضرب و جرح

ضرب و جرح می تواند یکی از دلایلی باشد که زوجه بر اساس آن تقاضای طلاق نماید. البته باید متذکر شد که برای اینکه دادگاه ضرب و جرح را بعنوان دلیل قانع کننده طلاق در نظر بگیرد، شرایطی وجود دارد که آن را بررسی خواهیم کرد.

برای اینکه ضرب و جرحی که زوجه ادعا می کند وجود داشته، مورد توجه دادگاه خانواده قرار بگیرد. باید ابتدا در دادگاهی که صالح برای رسیدگی به این دعاوی است مورد رسیدگی واقع شده، در آن مورد رای صادر گردد. دادگاهی که نسبت به ضرب و جرح رای صادر می نماید، دادسرا و دادگاه کیفری می باشد.

در واقع شخصی که مدعی وقوع ضرب و جرح است، ابتدا باید به کلانتری محل وقوع ضرب و جرح مراجعه کند، تا ایشان نسبت به نامه معرفی به پزشکی قانونی اقدام کنند. پس از آنکه کلانتری شخص را به پزشکی قانونی معرفی نمود، مجروح و قربانی جرم باید با مراجعه به پزشکی قانونی مطالبه برگه تایید ورود صدمات نماید. در این برگ، مرجع مذکور ضمن تایید هویت مراجعه کننده با عکسی که از وی در زمان مراجعه گرفته می شود، میزان صدمات یا جراحات و محل دقیق آن را مشخص می نماید. سپس کلانتری برگه مربوطه را به همراه شرح اظهارات شاکی به دادسرای محل ارسال نموده تا در آنجا نسبت به وقوع یا عدم وقوع جرم و دیه آن تعیین تکلیف گردد.

البته این فرایند فرایند ساده و سریعی نیست و بر اساس آنچه در دادگاههای کشور ما می گذرد، صدور رای در این مورد و قطعی شدن آن ممکن است بین 6 ماه تا یکسال زمان ببرد. هر چند این فرایند بستگی به میزان صدمات و جراحات و نمرجع رسیدگی کننده نیز دارد. در دادگاههای ما بعضی قضات با سرعت بیشتر و بعضی با دقت بیشتر پرونده ها را بررسی می کنند، بنابراین مدت زمانی که ممکن است پرونده ضرب و جرح طول بکشد به مجکوع این عوامل و نیز به قاضی رسیدگی کننده بستگی دارد.

اولین پیشنهاد ما به شما مراجعه به وکیل دادگستری متخصص دعاوی خانواده می باشد. داوود اسیوند وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در زمینه دعاوی ارث می تواند در این موارد همراه و مشاور شما باشد.

اینکه چه میزان دیه برای ضارب تعیین شود، بستگی به میزان صدمات دارد. همچنین اینکه کدام دادگاه به جرم ضرب و جرح رسیدگی نماید نیز به میزان جراحات مربوط است. در واقع اگر میزان جراحات کمتر از یک دهم دیه کامل باشد، چون امکان تجدید نظر خواهی وجود ندارد، پرونده سریعتر به نتیجه رسیده و حکم زودتر قطعی می شود، چون به هر حال یک مرحله از رسیدگی کاسته شده پس پرونده زودتر تعیین تکلیف می گردد. بر همین اساس ماده 427 قانون آئین دادرسی کیفری مقرر می دارد؛

رای دادگاههای کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب می‌شود، حسب مورد در دادگاه تجدیدنظر استان همان حوزه قضائی قابل تجدیدنظر و یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام است:
الف- جرائم تعزیری درجه هشت باشد.
ب- جرائم مستلزم پرداخت دیه یا ارش، در صورتی که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد.
تبصره ۱- در مورد مجازات های جایگزین حبس، معیار قابلیت تجدید نظر، همان مجازات قانونی اولیه است.
تبصره ۲- آراء قابل تجدیدنظر، اعم از محکومیت، برائت، یا قرارهای منع و موقوفی تعقیب، اناطه و تعویق صدور حکم است. قرار رد درخواست واخواهی یا تجدیدنظرخواهی، در صورتی مشمول این حکم است که رای راجع به اصل دعوی، قابل تجدیدنظرخواهی باشد.

ممکن است مرجع تجدید نظر خواهی از حکم مربوط به دیه دادگاههای تجدید نظر استان باشند، یا ممکن است مرجع تجدید نظر آن دیوان عالی کشور باشد. در این مورد ماده 428 مقرر می دارد؛

رای صادره درباره جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است.
تبصره – اجرای این ماده مانع از انجام سایر وظایف نظارتی دیوان‌عالی کشور به شرح مقرر در اصل یکصد و شصت و یکم (۱۶۱) قانون اساسی نمی‌باشد.

چنانچه مشاهده فرمودید، سه وضعیت مجزا برای تعیین تکلیف نهایی در مورد رای ضرب و جرح ممکن است حادث شود.

  • صدمات و جراحات واقع شده کمتر از یک دهم دیه کامل باشد که در آن صورت دادگاه کیفری دو رای صادر نموده و این رای قطعی خواهد بود، اگر این رای مبنی بر وقوع ضرب و جرح و میزان دیه برای آن باشد، رای قطعی محسوب شده قابل استناد در دادگاه خانواده و دعوای طلاق خواهد بود.
  • صدمات و جراحات وارده بیش از یک دهم دیه کامل و تا نصف دیه کامل باشد، یعنی میزان صدمات وارد شده، بین یک دهم دیه کامل و نصف دیه کامل باشد، در اینصورت دادگاه کیفری 2 رای صادر می نماید و این رای قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان است. اگر رای دادگاه کیفری 2 مبتنی بر وقوع صدمات و جراحات و تعیین میزان دیه باشد و دادگاه تجدید نظر آن را تایید نماید، یا آنکه فارغ از آنکه دادگاه کیفری 2 رای صادر نموده، دادگاه تجدید نظر رای را نقض و دیه تعیین نماید، در این صورت رای صادره قطعی شده و قابلیت استناد در دادگاه خانواده و در دعوای طلاق را دارد.
  • صدمات و جراحات وارده بیش از نصف دیه کامل باشد. در این صورت دادگاه کیفری 1 صالح به رسیدگی به دعوی است و رایی که صادر می نماید قابلیت اعتراض در دیوان عالی کشور را دارد.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

 

در این مورد ماده 302 قانون آئین دادرسی کیفری مقرر می دارد؛

به جرائم زیر در دادگاه کیفری یک رسیدگی می‌شود:
الف- جرائم موجب مجازات سلب حیات
ب- جرائم موجب حبس ابد
پ – جرائم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن
ت – جرائم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر
ث- جرائم سیاسی و مطبوعاتی

بنابراین در این قسم سوم، ممکن است به دلیل اهمیت موضوع و مراجع رسیدگی کننده که تشریفات دادرسی بیشتری دارند، رسیدگی با سرعت کمتری صورت گیرد.

طلاق به درخواست زوجه:

در قانون چندین مورد وجود دارد که قانونگذار زوجه را مستحق طلاق می داند، این موارد در ماده 1130 قانون مدنی ذکر گردیده است؛ این موارد عبارتند از ؛

در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنان چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.

تبصره (۱۳۸۱/۴/۲۹) – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه‌ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌گردد:
۱ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
۲اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
۳محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه‌ی صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.

همانگونه که مشاهده می فرمایید، بند 4 از تبصره موردی را ضرب و شتم یا سوء رفتار توسط زوج واقع شود، به عنوان یکی از مصادیق عسر و حرج زوجه دانسته و در این مورد، زن را مجاز به طرح دعوی طلاق دانسته است. البته در این مورد همچنان اختلاف نظرهایی بین دادگاهها و قضات برقرار است و اداره حقوقی قوه قضاییه نیز در یک نظریه قابل تامل، یک بار محکومیت قطعی شوهر به ضرب و جرح زوجه را از مصادیق خوف ضرر جسمی ندانسته و حتی پس از آن رای به بازگشت زوجه به منزل داده است، لکن به هر حال با توجه به اینکه نظریات مشورتی از طرف دادگاهها لازم الاتباع نیست، امید است قضات غاقل و خردمند قوه قضاییه نسبت به تامل بیشتر و صدور آراء منطبق با ضروریات روز اهتمام بیشتری ورزند.

همین مورد بند 4 که در ماده 1130 قانون مدنی آمده است، معمولا به عنوان شروط ضمن عقد در سند نکاحیه نیز ذکر شده و می تواند مورد استناد برای طرح دعوی طلاق قرار گیرد. به زعم حقیر یک بار ضرب و شتم زوجه توسط زوج می تواند از موارد عسر و حرج قرارگرفته و رای طلاق بر اساس آن صادر شود. چه آنکه به هر حال حرمتها بین زوجین از بین رفته و زنی که توسط همسر خود تحقیر می شود نباید به اصرار قانون به خانه بازگردانده شود، ضمن اینکه مردی که یکبار همسر خود را کتک می زند، چه  تضمینی وجود دارد که برای بار دوم این کار را تکرار ننماید، و اساسا آیا شوهر باید صدمه جبران ناپذیری به زن وارد نموده یا خانواده وی را خدای ناکرده داغدار نماید تا دادگاه قانع شود که زن در عسر و حرج قرار داشته است؟!. ثالثا زن و مردی که مشکلات بین ایشان آنقدر عمیق شده که به ضرب و جرح رسیده و اینک تقاضای طلاق مطرح نموده اند، برای رسیدن به کدامین منفعت باید به زندگی مشترک بازگردانده شوند؟! رابعا وظایف دادگاهها آسیب شناسی و اصلاح ذات البین نیست، بلکه عمل به قانون است و اینکه دادگاهها در مقام مشاور خانواده و یا روانشناس به موضوعات ورود پیدا کنند، نه تنها منفعتی ندارد بلکه موجب مفسده و بروز آراء سلیقه ای می گردد که به سود نظام عدالت نیست. بنا به مراتب یاد شده بنده اساسا مخالف نظریه مشورتی صادر شده هستم و معتقدم یک بار ضرب و جرح و صدور رای قطعی در مورد آن برای صدور رای طلاق کفایت می نماید.

 

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

   تلفن                        موبایل 

02144270612         09129215258

5/5 (3 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.