قرار رد دعوی چیست؟

این قرار  در مواردی صادر می شود که به جهتی از جهات امکان رسیدگی به دعوی میسر نباشد. لکن شخصی که دعوایش به واسطه قرار رد دعوی رد می شود، می تواند مجددا با اصلاح دادخواست و رفع مشکل دعوی را مطرح نماید.

معنای این قرار  چیست؟ در چه مواردی صادر می شود؟ تفاوت قرار دادگاه با حکم دادگاه چیست؟ پس از صدور این قرار تکلیف اصحاب دعوی چه خواهد بود؟ اینها مواردی است که اگر با ما در این نوشته همراه باشید، بدانها پاسخ خواهیم داد.

هر کدام از قرارها که در رای دادگاه نوشته و ابلاغ می شود معنای متفاوتی دارند و برای اصحاب دعوی نیز تکالیف مختلفی ایجاد می کنند. لکن همانطور که معروض شد قرار رد دعوی قراری است که مورد استفاده بیشتری دارد که عبارت است از اینکه دادگاه به جهات قانونی با مشکلی روبرو شده که نمی تواند در ماهیت دعوی وارد شود، بنابراین قبل از اینکه نسبت به اصل موضوع رسیدگی نماید و ماهیت دعوی را بررسی کند، به ناچار از روند رسیدگی خارج شده، پرونده فعلی را مختومه می کند. اما این بدین معنی نیست که شخص طرح کننده دعوی حقی ندارد، بلکه وی می تواند با اصلاح دادخواست آن را مجددا مطرح نموده و دادگاه نیز اگر مشکل قبلی مرتفع شده باشد و دادخواست یا خواسته به شکل صحیح انشا شده باشد، وارد در رسیدگی می شود.

لازم به ذکر است برای طرح مجدد دعوایی که بواسطه قرار فوق الذکر رد شده است، مدت زمان خاصی ملاک عمل نیست و شخص می تواند هر موقع نسبت به اصلاح آن اقدام نمود، دعوی را دوباره مطرح نماید.

البته امکان تجدید نظر خواهی نیز از بعضی قرارها امکان پذیر است که در ادامه هر کجا که لازم باشد، شرح خواهیم داد و مدت اعتراض به قرار رد دعوی و تجدید نظرخواهی از آن بیست روز است. 

اولین پیشنهاد ما به شما مراجعه به وکیل دادگستری متخصص دعاوی حقوقی و کیفری می باشد. داوود اسیوند وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در زمینه دعاوی ارث می تواند در این موارد همراه و مشاور شما باشد.

قرار یعنی چه و تفاوت آن با حکم دادگاه چیست؟

قانون آئین دادرسی مدنی در تعریف حکم و قرار روش خاصی در پیش گرفته و حکم دادگاه را تعریف نموده و سپس عنوان می دارد، اگر رای صادره این شرط را داشته باشد، حکم است و در غیر این صورت قرار نام دارد.

ماده 299 قانون آئین دادرسی مدنی؛

چنانچه رای دادگاه راجع به ماهیت دعوا و قاطع آن به طور جزیی یا کلی باشد، حکم و در غیر این صورت قرار نامیده می‌شود.

رای اعم است از حکم و قرار و زمانی که می گوییم دادگاه رای صادر نموده است، به یک عنوان کلی اشاره می کنیم که هم قرار را شامل می شود و هم حکم. بنابراین واژه رای از واژگان قرار و حکم کلی تر است. همانطور که می دانید، دادگاهها به صورت مکتوب به دعاوی رسیدگی می کنند. دادخواست را به صورت مکتوب دریافت می کنند، دفاعیات طرفین را در صورت مجلس به صورت مکتوب مرقوم می کنند، دستورات را به مراجع ذیصلاح به صورت مکتوب ارسال می کنند و قص علیهذا.  اما همه این نوشته ها به طرفین دعوی ابلاغ نمی شود. بلکه بعضی از تصمیمات دادگاه و نه همه آنها به اصحاب دعوی ابلاغ می گردد. اگر وقت رسیدگی را که ابلاغ نام دارد از تعریف استثا کنیم می توان گفت به صورت کلی هر برگه ای که توسط دادگاه صادر و به طرفین ابلاغ شود، رای نام دارد. (بغیر از ابلاغیه وقت رسیدگی)

قرار رد دعوی یعنی چه و موارد آن در قانون کدامند؟

قانون آئین دادرسی مدنی در ماده 84 مواردی را عنوان می کند که شامل ایراداتی است که خوانده دعوی می تواند مطرح نماید. این ماده اشعار می دارد؛

در موارد زیر خوانده می‌تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند:
۱– دادگاه صلاحیت نداشته باشد.
۲– دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد.
۳– خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبیل صغر، عدم رشد، جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی، اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد.
۴– ادعا متوجه شخص خوانده نباشد.
۵– کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد.
۶– دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند، رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد.
۷– دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض.
۸– مورد دعوا مشروع نباشد.
۹– دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد.
۱۰– خواهان در دعوای مطروحه ذی‌نفع نباشد.
۱۱– دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

توجه داشته باشید که این ایرادات را خوانده می تواند مطرح نماید و خواهان که خود دعوی را مطرح نموده باید قبل از طرح دعوی مراقبت نماید که همه این موارد را رعایت کرده باشد.

قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

 

 

متعاقبا قانونگذار در ماده 88 همین قانون مقرر می دارد:

دادگاه قبل از ورود در ماهیت دعوا، نسبت به ایرادات و اعتراضات وارده اتخاذ تصمیم می نماید. در صورت مردود شناختن ایراد، وارد ماهیت دعوا شده رسیدگی خواهد نمود.

این ماده بدان معناست که اگر هیچ کدام از ایرادات وارد نبود، دادگاه وارد در اصل و ماهیت خود دعوی می شود و تا قبل از اینکه تکلیف این موارد روشن نشود، دادگاه نمی تواند موضوع را به لحاظ حل تعارض طرفین دنبال کند. برای درک بهتر مطلب به این مثال توجه کنید؛

فرض کنید که خواهان مستند به قرارداد مشارکتی که بین پدرش و صاحب ملکی بسته شده است و با توجه به اینکه وی سرپرست کارگاه بوده است  مدعی عدم پرداخت مبالغ قرارداد شده و عنوان می دارد خوانده آقای الف که صاحب ملک است بر اساس قرارداد فی مابین پدرش و ایشان باید طی سه ماه گذشته مبلغ یک میلیارد تومان بایت سهم خود از ساخت آپارتمان را می پرداخته لکن هنوز هیچ اقدامی ننموده است. خوانده در جلسه دادرسی حاضر می شود و عنوان می دارد که قرارداد فی مابین،  بین من و پدر خواهان می باشد و خواهان در قرارداد مذکور هیچ سمتی ندارد و صرفا در ساختمان مذکور،  زیر دست پدرش به عنوان سرپرست کارگاه مشغول به کار می باشد. در این وضعیت دادگاه با توجه به بند 5 ماده فوق با عنایت به اینکه کسی که طرح دعوی کرده سمتی در دعوی ندارد، قرار رد دعوی را صادر می کند و اساسا وارد در پرداخت مبالغ و نحوه وصول آن و سایر موارد نمی شود.

مستند دادگاه برای صدور قرار رد دعوی ماده 89 قانون آئین دادرسی مدنی است. این ماده اشعار می دارد:

در مورد بند (۱) ماده (۸۴) هرگاه دادگاه خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می‌نماید و طبق ماده (۲۷) عمل می‌کند و در مورد بند (۲) ماده (۸۴) هرگاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد، از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است می‌فرستد و در سایر موارد یادشده در ماده (۸۴) قرار رد دعوا صادر می‌نماید.

طبق این ماده بغیر از موارد مذکور در بند 1 و 2 ماده 84 در سایر موارد (یعنی در موارد 3 تا 11 ) اگر دادگاه متوجه یکی از ایرادات مذکور گردید باید قرار رد دعوی صادر نماید. لکن این قرار رد دعوی در مواردی قابل تجدید نظر است و در مواردی بهتر است با اصلاح دادخواست دعوی مجددا مطرح گردد. یک وکیل پایه یک دادگستری موظف است همه این موارد را قبل از طرح دعوی لحاظ نماید و مراقبت کند که دعوی همه شرایط مذکور را داشته باشد یعنی مراقب باشد خواهان که موکل اوست سن قانونی داشته باشد، دعوایی که مطرح می شود به طرفیت شخصی باشد که قانونا باید پاسخگو باشد، مدارک مربوط به وکالتش و مدارک مربوط به ذینفعی موکلش را اخذ و به همراه دادخواست ارسال نماید، دعوایی که قبلا مطرح شده را مجددا مطرح ننماید، دعوی طرح شده اثرات قانونی داشته باشد و مطمئن شود که طرح چنین دعوایی فابده عملی دارد،  دعوایی که مطرح می کند برای مطالبه ای باشد که مشروع و قانونی است و قص علیهذا.

در مورد بند 8 و 9 ذکر چند نکته به همراه مثال باعث خواهد شد که موضوع بیشتر قابل درک گردد.

تجدید نظر خواهی درمورد قرار رد دعوا:

بر اساس ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوا قابل تجدید نظر است به شرطی که اصل دعوی نیز قابل تجدید نظر خواهی باشد.

این ماده اشعار می دارد.:

قرارهای زیر قابل تجدید نظر است، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد:

الف. قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.

ب. قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.

ج. قرار سقوط دعوا.

د. قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.

اینکه کدام یک از احکام قابل تجدید نظرند با مراجعه به ماده 331 مشخص می شود. بنابراین باید ابتدا ببینیم حکمی که صادر شده قابل تجدید نظر است یا خیر. برای بررسی احکام قابل تجدید نظر می توانید به نوشته ای در همین سایت مراجعه نمایید.

 

 

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های طلاق، خانواده، مهریه، دیه، املاک، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

   تلفن                        موبایل 

02144270612         09129215258

5/5 (2 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.