مقدمه
کودکان را میتوان ساده ترین، بی آلایشترین و بی دفاعترین افراد جامعه دانست . که برای رشد و نمو به توجه و مراقبتهای افرادی در چارچوب خانواده نیازمند هستند. رشد عقلی و شخصیتی هر کودکی در پناه محل امنی به نام خانواده شکل میگیرد که کودک میتواند در سایه آن احساس خوشبختی داشته باشد.
از آنجایی که کودکان بی دفاعترین افراد جامعه هستند، قانون برای آنها موادی را در قالب شرایط حضانت فرزند در نظر گرفته است. این مسئله تا جایی اهمیت داشته است که در مواد ۴۷-۴۰ قانون حمایت از خانواده و ۱۱۶۸-۱۱۷۹ قانون مدنی نیز به آن پرداخته شده است. در ادامه به صورت جامعتر در مورد قانون حضانت با شما صحبت خواهیم کرد.
حضانت به چه معناست؟
حضانت در لغت، به معنای «پروردن و پرورش دادن» است.
در قانون مدنی حضانت تعریف نشده . اما از مواد ۱۱۶۸ و ۱۱۷۸ قانون مدنی میتوان استنباط کرد . که حضانت به معنای «مراقبت، تربیت و نگهداری از کودکان توسط والدین یا خویشاندان آنها» است.
به موجب ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، حضانت هم حق و هم تکلیف والدین است.
شاید این کلام قانونگذار برایتان قدری عجیب و نامفهوم باشد . و از خود سؤال کنید که چهطور یک موضوع هم میتواند حق باشد و هم تکلیف، زیرا ما معمولا حق را در مقابل تکلیف قرار میدهیم. پس اجازه بدهید برایتان توضیح دهیم.
حضانت در واقع یک موضوع دو وجهی یا دو چهرهای است . از یک طرف، پدر و مادر کودک که او را به این دنیا دعوت کردهاند، در قبال او مسئولیت دارند.
اولویت حضانت فرزند
کودک توان مراقبت از خود را ندارد و خوب و بد خویش را تشخیص نمیدهد. بنابراین والدین او باید از او نگهداری کرده و در تربیت صحیحش کوشا باشند. به همین دلیل، میگوییم والدین موظف به حضانت از طفل خود میباشند.
از طرف دیگر، چون حضانت را میتوان از یکی از والدین گرفت و به طرف دیگر واگذار کرد. و همچنین، از آن جایی که زوجین قادر به توافق با یگدیگر در رابطه با این مساله بوده و میتوانند با رضایت هم قواعد قانونی را برهم زنند. قانونگذار به درستی، به حق بودن حضانت برای والدین نیز در کنار تکلیف بودن آن اشاره کرده است.
پس والدین برای برعهده گرفتن حضانت کودکشان نسبت به هرکس دیگری اولویت دارند.
در صورت فوت یکی از والدین، دیگری که در قید حیات است. حضانت را عهده دار میشود و در صورت فقدان هر دو یا عدم صلاحیتشان برای حضانت کودک، خویشاوندان طفل، هر کدام که شایسته برای انجام این کار بوده. و ماندن طفل در نزد وی به مصلحت او باشد، حضانت را با اجازه دادگاه به عهده میگیرد.
این مطلب مرتبط است : شرط ضمن عقد – ریاست خانواده
سن حضانت طفل
با استناد به قوانین جمهوری اسلامی ایران، بلوغ فرزندان عامل محدودیت سنی حضانت در نظر گرفته شده است. به طور کلی شرایط حضانت فرزند پیش از طلاق زوجین بر عهده هر دوی انها میباشد. مگر اینکه یکی از زوجین فوت کند و یا از قبول مسئولیت سرباز زند. بر طبق قانون برای دختران ۹ سالگی و برای پسران ۱۵ سالگی به عنوان سن حضانت در نظر گرفته شده است. در این مدت هیچ کدام از والدین که حضانت فرزند به آن واگذار شده است. نمیتوانند مسئولیتهای خود را در قبال فرزند ترک نمایند.
تکلیف حضانت فرزند با طلاق پدر و مادر
حضانت، همانطور که قبلا هم گفتیم، فقط در هنگام طلاق والدین مطرح نمیشود و در زمان زندگی مشترک نیز این حق و تکلیف وجود دارد. ولی خواه ناخواه، در زمان جدا شدن زن و شوهر این مساله مهمتر شده و زن و مرد را با چالش مواجه میکند.
ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی، اولویت حضانت کودک، چه دختر و چه پسر را تا ۷ سالگی با مادر دانسته . و بعد از آن به پدر واگذار میکند. این یک حکم کلی است ولی حتما باید به این نکته مهم توجه کرد. که در بحث حضانت، «مصلحت کودک» بر هر چیز دیگر مقدم است و تحت همه شرایط باید آن را درنظر گرفت.
ماده ۴۵ قانون حمایت از خانواده نیز به این امر تاکید دارد. به همین علت، اگر بعد از ۷ سالگی، بین زن و مردی که از هم جدا شدند . درباره حضانت طفل اختلاف حاصل شد، به موجب تبصره ماده فوق، دادگاه با توجه به مصلحت کودک در خصوص حضانت او تصمیمگیری میکند.
حتی اگر تا قبل از این سن، مصلحت کودک ایجاب کند که پیش پدرش باشد، دادگاه حضانت را به پدر میدهد.
رعایت مصلحت کودک
اهمیت رعایت مصلحت کودک تا بدان جا است. که در صورتی که هیچیک از پدر و مادر شایستگی برعهده گرفتن این تکلیف را نداشته باشند. دادگاه حضانت را به اقوام و خویشان طفل واگذار مینماید.
اگر در هنگام طلاق، زن و مرد با هم توافق کرده باشند که حضانت کودک، تنها با یکی از آن ها باشد. این توافق صحیح بوده و قاضی نیز با تشخیص صالح بودن شخصی که حضانت را به عهده گرفته و نیز رعایت مصلحت کودک، توافق را به رسمیت میشناسد.
پدر یا مادری که در نتیجه چنین توافقی حضانت کودک را برعهده گرفته، اصولا حق رجوع از آن را ندارد، مگر اینکه انجام این تکلیف واقعا برایش سخت و مشقتآور باشد. که در این صورت، دادگاه با رجوعش موافقت میکند. البته به شرط آنکه فرد صالح دیگری وجود داشته باشد.
اگر زن بخواهد در برابر بخشیدن مهریه خود، حضانت فرزند به وی واگذار شود. با موافقت مرد و تشخیص مصلحت طفل توسط قاضی، این کار شدنی بوده و چنین توافقی صحیح خواهد بود.
جهت مشاوره مستقیم با وکیل دادگستری متخصص در امور ظلاق و خانواده اینجا کلیک نمایید
ولایت فرزند یا حضانت فرزند
ممکن است تصور کنید کسی که حضانت را عهده دار شده است . باید همه خرج و مخارج طفل را هم پرداخت کند.
اما باید بدانید که این تصور در صورتی صحیح است که حضانت کودک به پدر واگذار شدهباشد. چنانچه حضانت با مادر باشد، او وظیفهای به پرداخت هزینههای زندگی کودک که اصطلاحا به آن «نفقه» گفته میشود، ندارد.
این موضوع ناشی از آن است که ولایت بر طفل با پدر اوست . و این ولایت تکالیفی را برای پدر ایجاد میکند، از جمله همین پرداخت نفقه. در حقیقت، ولایت و حضانت دو مقوله جدا از هم میباشند.
همان گونه که ذکر کردیم، حضانت مربوط به مراقبت، نگهداری و تربیت طفل میشود . ولی «ولایت قهری»، که تنها مخصوص پدر و جد پدری است، به معنای داشتن نمایندگی قانونی برای اداره اموال و حقوق مالی صغیر یا مجنون میباشد.
بنابراین، اگر کودک یا مجنون اموالی داشتهباشند. ولی قهری بر آنها نظارت کرده و سعی میکند آنها را به گونهای که به مصلحت این افراد است . حفظ نمایند تا حیف و میل نشوند، مثلا ممکن است نسبت به این اموال معاملات و قراردادهایی منعقد کند، از جمله اینکه مالی را اجاره دهد.