داوری در قراردادهای داخلی:

طرفین قرارداد می توانند در قرارداد شرط کنند که در صورت وقوع اختلاف در تمام یا قسمتی از قرارداد به جای دادگاه، شخص خاصی به عنوان داور اظهار نظر نماید.

در این صورت دیگر نیازی به مراجعه به دادگاه و منتظر بودن در نوبتهای طولانی آن وجود ندارد. اساسا دادگاهها در این موارد موضوع دعوی را نمی پذیرند و به جهت وجود  شرط داوری در قرارداد از اظهار نظر در موضوع دعوی امتناع می نمایند. یعنی قرار عدم استماع دعوی صادر می کنند. طبق قانون طرفین دعوی می توانند در هر مرحله از دعوی موضوع را به داوری ارجاع نمایند. بر اساس ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی:

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا دارند می‌توانند با تراضی یکدیگر منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاهها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح در هر مرحله ای ازرسیدگی باشد، به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.

بنابراین لزومی ندارد که طرفین حتما قبلا در قرارداد فی مابین موضوع قرارداد را ذکر نموده و بر آن تاکید نموده باشند، بلکه هر زمان که بخواهند می توانند با توافق با یکدیگر و انتخاب داور یا حتی بدون انتخاب داور، موضوع دعوی را به داوری ارجاع نمایند.

لازم به ذکر است در قراردادهایی که یک طرف آن خارجی است، مطابق ماده 456 قانون آئین دادرسی مدنی نمی توان به داوری شخص داور یا هیأتی از داورانی که تابعیت همان طرف دعوی را دارند تراضی نمود.

اولین پیشنهاد ما به شما مراجعه به وکیل دادگستری متخصص دعاوی حقوقی می باشد. داوود اسیوند وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در زمینه دعاوی ارث می تواند در این موارد همراه و مشاور شما باشد.

در مورد معاملات و قراردادهای واقع بین اتباع ایرانی و خارجی، تا زمانی که اختلافی ایجاد نشده است طرف ایرانی نمی‌تواند به نحوی از انحاء ملتزم شود که در صورت بروز اختلاف حل آن را به داور یا داوران یا هیاتی ارجاع نماید که آنان دارای همان تابعیتی باشند که طرف معامله دارد. هر معامله و قراردادی که مخالف این منع قانونی باشد در قسمتی که مخالفت دارد باطل و بلااثر خواهد بود.
ماده 458 قانون آئین دادرسی مدنی اشعار داشته است:

در هر مورد که داور تعیین می‌شود باید موضوع و مدت داوری و نیز مشخصات طرفین و داور یا داوران به طوری که رافع اشتباه باشد تعیین گردد. در صورتی که تعیین داور بعد از بروز اختلاف باشد، موضوع اختلاف که به داوری ارجاع شده باید به طور روشن مشخص و مراتب به داوران ابلاغ شود.

چنانچه مشاهده می فرمایید در هر مورد  باید نام داور، موضوع و مدت داوری تعیین شود. این موارد جزء موارد اصلی در تعیین داور است.  البته می توان بدون تعیین شخص خاصی بره عنوان داور شرط داوری تعیین نمود که متعاقبا در آن مورد توضیح خواهیم داد، اما به هر حال موضوع داوری و مدت آن در قرارداد باید ذکر شود. اگر ارجاع به داوری پس از وقوع اختلاف باشد، مثلا در دادگاه طرفین توافق بر داوری نمایند، در آن صورت باید نام داور یا داورانی که موضوع به ایشان ارجاع می شود باید دقیقا ذکر گردد. اگر طرفین بر داوری شخص خاصی تراضی نمایند که در آن صورت همان شخص داوری خواهد نمود، در غیر این صورت دادگاه شخصی را به عنوان داور معرفی می نماید و داوری را به وی ارجاع می کند. برای داور شدن در دعاوی، نیاز به شرط خاصی ندارد و ضرورتی هم ندارد که صلاحیت شخص داور از مرجع خاصی تایید شود، بنابراین هر شخصی می تواند در دعاوی به عنوان داور ورود نماید.

ماده 466 قانون آئین دادرسی مدنی در این مورد مقرر داشته است:

اشخاص زیر را هر چند با تراضی نمی توان به عنوان داور انتخاب نمود:
۱– اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند.
۲– اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا دراثر آن از داوری محروم شده اند.


قبل از تصمیم گیری در هر زمینه ای، گرفتن مشاوره از افراد متخصص، لازمه کار میباشد. برای گرفتن مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری، اینجا را کلیک کنید.

در ماده 469 نیز در مورد شرایط داورانی که دادگاه معرفی می نماید سخن به میان آمده است:

دادگاه نمی‌تواند اشخاص زیر را به سمت داور معین نماید مگر با تراضی طرفین:
۱کسانی که سن آنان کمتر از بیست و پنج سال تمام باشد.
۲کسانی که در دعوا ذی نفع باشند.
۳کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.
۴کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا می‌باشند یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آنان باشد.
۵کسانی که خود یا همسرانشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند.
۶کسانی که با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، درگذشته یا حال دادرسی کیفری داشته باشند.
۷کسانی که خود یا همسرانشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او بایکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی دارند.
۸کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان.

همچنین ماده  470 قانون آئین دادرسی مدنی در ادامه شرایط اشخاصی که می توانند به عنوان داور تعیین گردند اضافه می کند:

کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی‌توانند داوری نمایند هرچند با تراضی طرفین باشد.

با توجه به دو ماده قانونی فوق می توان چنین نتیجه گرفت که اشخاص می توانند بر داوری هر شخصی که بخواهند تراضی نمایند، حتی اگر سن وی کمتر از 25 سال باشد یا در دعوی ذینفع باشد و …. در مورد داوری که طرفین بر داوری وی تراضی می نمایند فقط دو شرط است که موجب بی اعتباری داوری می شود، 1- محجور باشد 2- به موجب حکم دادگاه از داوری محروم شده باشد.

اما در مواردی که دادگاه داور را معرفی می نماید باید شرایط 8 گانه ماده 469 را به همراه دو شرط فوق الذکر رعایت نماید. به هر روی شرط اول ( محجور نبودن داور ) که محرز و مشخص است، در مورد شرط دوم که مبهم است، باید عرض نماییم که معمولا دادگاهها  شخصی را مستقیما از داوری منع نمی نمایند، تنها وضعیتی که ممکن است بر اساس قوانین فعلی شخصی توسط دادگاه از داوری منع گردیده باشد ، محروم شدن وی از حقوق اجتماعی در صورت انجام بزه و محکوم شدن او خواهد بود. به بیان دیگر بعضی بزهکاران که مرتکب جرائم با مجازات درجه 6 و بالاتر می شوند، در صورت اثبات جرم در دادگاه و صدور حکم محومیت ممکن است به از بعضی از حقوق اجتماعی محروم شوند که داوری نیز شاید یکی از آن حقوق باشد. هر چند در عمل هیچ دادگاهی عدم محرومیت داور از داوری را استعلام نمی نماید مگر آنکه یکی از طرفین به موضوع متعرض گردد.

تعیین داور از مراجع تخصصی:

در مواردی که قراردادها موضوعات تجاری داشته باشد و تعیین داور متخصص اهمیت داشته باشد، طرفین می توانند از داوری اشخاص با تخصص بالا در این زمینه استفاده نمایند. بدین منظور چند مرجع تخصصی داوری در کشور وجود دارد که از مهمترین آنها مرکز داوری کانون وکلای دادگستری و مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران می باشد. به هر حال طرفین می توانند در قرارداد خود در صورت بروز اختلاف موضوع را به داوری یکی از مراکز فوق الذکر ارجاع نمایند.

شرط داوری برای هر موضوعی قابل پیش بینی نیست، در واقع بعضی موارد را نمی توان به داوری ارجاع نمود. مثلا موضوعاتی که جنبه کیفری دارد و باید طبق قانون برای آن مجازات تعیین شود قابل ارجاع به داوری نیست، یا مثلا موضوعاتی که با نظم عمومی در ارتباط مستقیم باشد مانند تایید وقوع نکاح، فسخ آن و تصمیم در مورد طلاق.  در این رابطه ماده 478 قانون آئین دادرسی مدنی مقرر داشته است:

هرگاه ضمن رسیدگی مسائلی کشف شود که مربوط به وقوع جرمی‌باشد و در رای داور موثر بوده و تفکیک جهات مدنی از جزایی ممکن نباشد و همچنین در صورتی که دعوا مربوط به نکاح یا طلاق یا نسب بوده و رفع اختلاف در امری که رجوع به داوری شده متوقف بر رسیدگی به اصل نکاح یا طلاق یا نسب باشد، رسیدگی داوران تا صدور حکم نهایی ازدادگاه صلاحیتدار نسبت به امر جزایی یا نکاح یا طلاق یا نسب متوقف می‌گردد.

البته در این مورد باید متذکر گردیم که صرفا اصل موضوعات فوق قابل ارجاع به داوری نیستند والا موضوعات فرعی ناشی از مثلا جرایم را می توان به داوری ارجاع داد. برای مثال فرض کنید که محکوم به سرقت و قربانی جرم بر سر موضوع جبران خسارت می توانند موضوع تعیین میزان خسارت را به داوری ارجاع نمایند و به هر حال هرچند دادگاه در مورد سرقت به رد مال رای می دهد، تعیین میزان خسارت وارده که توسط داور معین می شود برای طرفین لازم الرعایه خواهد بود.

به هر روی شرایط داوری داخلی بسیار متعدد بوده و این نوشته صرفا برای آشنایی شما عزیران با موضوع داوری است و پرداختن به مسئله داوری به صورت کامل در چنین نوشته ای امکان پذیر نمی باشد. بنابراین برای تهیه و تنظیم یک قرارداد با شرط داوری حتما مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری الزامی است.

داوود اسیوند، وکیل پایه یک دادگستری، متخصص در پرونده های حقوقی، طلاق، خانواده، مهریه، دیه، ارث و چک، آماده خدمات رسانی به شما عزیزان میباشد.

در صورت نیاز به مشاوره می توانید از طریق راههای ذیل با وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

   تلفن                        موبایل 

02144270612         09129215258

0/5 (0 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.