در این نوشته قصد داریم اشخاصی را که در حقوق به آنها تاجر گفته می شود، مورد بررسی قرار دهیم، تفاوت تاجر با کسبه جزء را بررسی کنیم، حقوق تاجر و سایر اشخاص در محاکم چه فرقهایی دارد، اینکه آیا شرکت ها تاجرند یا خیر، مدیران و اعضای هیئت مدیره آنها جزء عنوان تاجر محسوب می شوند یا خیر، صدور حکم ورشکستگی در مورد تاجر و …. .

فرق تاجر و کسبه جزء
تاجر کیست

 

تاجر را قانون تجارت ما تعریف کرده است و برای تحقق عنوان تاجر بر شخص دو شرط اساسی لازم دانسته است،

شرط اول: فعالیت در اعمال تجاری

شرط دوم: کسب درامد بصورت مداوم از این فعالیتها

فعالیت های تجاری کدامند:

ماده ۲ قانون تجارت ما فعالیتهای تجاری را در چند دسته بصورت کامل مشخص نموده، پس هر فعالیتی که در این ماده تصریح نشده، فعالیت تجاری محسوب نمی شود.

ماده ۲ قانون تجارت؛

معاملات تجارتی از قرار ذیل است:
1) خرید یا تحصیل هر نوع مال منقول به قصد فروش یا اجاره اعم از اینکه تصرفاتی در آن شده یا نشده باشد.
2) تصدی به حمل و نقل از راه خشکی یا آب یا هوا به هر نحوی که باشد.
3) هر قسم عملیات دلالی یا حق‌العمل‌کاری (‌کمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به
هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد‌می‌شود از قبیل تسهیل معاملات ملکی
یا پیدا کردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات و غیره.
4) تأسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوائج شخصی نباشد.
5) تصدی به عملیات حراجی.
6) تصدی به هر قسم نمایشگاه‌های عمومی.
7) هر قسم عملیات صرافی و بانکی.
8) معاملات برواتی اعم از اینکه بین تاجر یا غیر تاجر باشد.
9) عملیات بیمه بحری و غیر بحری
10) کشتی‌سازی و خرید و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی یا خارجی و معاملات راجعه به آنها.


برای اطلاع از آدرس دفاتر خدمات قضائی اینجا کلیک نمائید.


مسئله مهم این است که بدانید انجام هر یک از این افعال تجاری به تنهایی باعث نمی شود شخص واجد عنوان تاجر گردد، بلکه بایستی شرط دوم نیز وجود داشته باشد، یعنی اینکه بصورت شغل دائمی وی درآمده باشد و از این راه کسب معاش دائمی برای خود و یا خانواده اش نماید. لذا بر این اساس می توان کارمندی را که صبح ها تا ظهر در اداره دولتی خدمت می کند و بعد از ظهرها در نمایشگاه خودرو دلالی می کند و این کار را بصورت دائمی و هرروز انجام می دهد، تاجر محسوب کرد.

در این ۱۰ مورد چند نکته حائز اهمیت است که باید بررسی شود؛

  1. در مورد بند اول باید گفت اگر شخصی شغل خود را خرید و فروش اموال منقول – و نه اموال غیرمنقول – قرار دهد، تاجر است، چه قبل از فروش تغییری در آن بدهد یا ندهد، معنی مخالف این بند آنست که اشخاصی که شغل به اصطلاح بساز و بفروش آپارتمان یا بطور کلی خانه و ویلا را انتخاب کرده اند، تاجر محسوب نمی شوند!!!!! (ایراد بزرگ قانون تجارت) و البته جای تعجب زیادی ندارد اگر بدانیم که این قانون در سال 1311 به تصویب شورای ملی آن زمان رسیده، و تا کنون باقیست و در آن زمان چنین شغلی (بساز بفروشی) با توجه به مقتضیات زمانی وجود نداشته است، و در واقع وضعیت تورم غیرمنطقی که به بازار مسکن منتقل شده باعث بوجود آمدن چنین شغلهایی در سالیان بعد گردید که البته عدم اصلاح قانون تجارت در این مورد، مسئله سوء مدیریتی دیگریست که مازاد بر ایراد قبلی بر عملکرد مجلس قانونگذاری فعلی وارد است.
  2. مسئله بعدی در مورد همین بند نخست ماده است و آن اینکه مثلا اگر شخصی شغل خود را خرید و فروش میلگرد یا آهن قرار دهد، و همانگونه که آهن و میلگرد را از ذوب آهن یا هر شخص دیگری خریداری می کند به دیگران بفروشد(تغییری در آن نمی دهد) تاجر است، و همچنین کسی که چرم خریداری می کند و آن را تبدیل به کفش می کند و می فروشد(تغییر در آن ایجاد می کند) هم تاجر است. پس خرید و فروش اموال منقول به هر نحو فعل تجارتی است و اگر شغل و منبع درآمد شخصی باشد، آن شخص تاجر محسوب می گردد.
  3. در مورد بند دوم “تصدی به حمل و نقل از راه آب و هوا و خشکی”، باید گفت در مورد مؤسسات یا شرکتهای باربری موضوع کاملا روشن است ، که تاجر محسوب می گردند، و این مؤسسات یا شرکتها چه از طریق ریلی یا جاده ای یا هوائی فعالیت کنند، تفاوتی در تاجر بودن آنها نمی کند، اما موضوع در مورد راننده های کامیون یا قطار یا خلبانها است که حسب مورد باید دید که آنها برای شخص دیگری کار می کنند که در اینصورت تابع قرارداد های اداره کار یا قانون استخدام کشوری هستند و تاجر محسوب نمی شوند بلکه کارگر یا کارمند هستند، و ارباب یا کارفرمای ایشان تاجر محسوب می شود و یا اینکه با سرمایه خود برای خودشان کار می کنند که در اینصورت تاجر هستند، حمل و نقل مسافر نیز جزء این دسته می باشد. پس تعاونی های مسافربری، صاحبان اتوبوس و ون و تاکسی هم تاجر محسوب می شوند، البته در حقیقت کسبه جزء هستند که در واقع از زیرمجموعه های تجار می باشد و بعدا در این مورد صحبت خواهد شد.
  4. در مورد بند سوم موضوعی که قابل تأمل است، عبارت ” هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد‌می‌شود از قبیل تسهیل معاملات ملکی ” این به معنی آنست که مشاوران املاک که خریدار یا فروشنده ملک را به یکدیگر معرفی می کنند، شامل عنوان تاجر هستند.

جهت مطالعه در مورد اموال منقول و غیرمنقول اینجا کلیک نمایید


مابقی بندهای ماده تقریبا مشخص و قابل فهم برای عموم است و نکات خاصی ندارد.

شرکت های تجاری:

شرکت های تجاری همگی  قطعا تاجر هستند بغیر از شرکت تعاونی

این نوع شرکت ممکن است تجاری نباشد، آنهم به شرط آنکه اعمال تجاری فوق الذکر را برای کسب درآمد انجام ندهد،این شرکت در صورتیکه برای خدمات دهی به اعضای یک ارگان یا سازمان تشکیل شده باشد، عمل آن تجاری نیست و تاجر محسوب نمی شود.

آیا اعضای هیئت مدیره شرکتهای تجاری تاجرند؟

در یک کلمه باید بگوئیم خیر، اعضای هیئت مدیره شرکتها به صرف عضویت در هیئت مدیره تاجر محسوب نمی شوند، اما اگر خودشان بصورت جداگانه از شرکت فعالیت تجاری داشته باشند که بعنوان شغل آنها محسوب شود، تاجر خواهند بود.


جهت ارتباط با وکیل دادگستری و مشاوره حقوقی اینجا کلیک نمائید


تفاوت کسبه جزء با تاجر:

بر اساس ماده واحده شماره ۱۶۶۰۶ که در روزنامه رسمی مورخ ۸/۱۲/۱۳۸۰ منتشر شد، شرایط اشخاص حقیقی که می توان آنها را کسبه جزء خواند به صورت زیر عنوان شده است:

پیشه وران و کسبه و تولیدکنندگانی که مبلغ فروش سالیانه آنها بیش از ۱۰۰ میلیون ریال نباشد.

افرادی که اقدام به ارائه خدمات در زمینه های مختلف می کنند، به صورتی که سالیانه بیش از ۵۰ میلیون ريال در قبال خدمات انجام داده دریافت نکنند.

البته با توجه به گذشت مدت زمان زیاد از تاریخ تصویب این قانون، و تورم غیر قابل باور طی این سالها مبالغ مذکور عملا بی فایده شده است و قانون در این رابطه محجور و بی استفاده شده است.

اما می توان از منظور و هدف قانونگذار دریافت که مبالغ متعارفی که اشخاص سالیانه کسب درامد می کنند،آنها را در زمره کسبه جزء قرار می دهند.

کسبه جزء تاجر محسوب می شوند اما از بعضی تکالیف تجار معافند، مهمترین معافیت کسبه جزء از وظایف تجار، عدم لزوم تقاضای ورشکستگی است.

در حقیقت با توجه به قانون “اعسار” و قانون “نحوه اجرای محکومیتهای مالی”  تجار نمی توانند تقاضای اعسار نمایند و در صورتیکه توان پرداخت هزینه دادرسی یا محکوم به را ندارند باید دادخواست ورشکستگی ارائه نمایند که اثرات و نتایج زیان باری برای شغل و آینده تاجر دارد. اما همانگونه که مذکور شد کسبه جزء علیرغم اینکه تاجر محسوب می شوند اما می توانند دعوای اعسار مطرح نمایند.


جهت اطلاع از نحوه اقامه “دعوای اعسار از هزینه دادرسیاینجا و برای اطلاع از نحوه اقامه “دعوی اعسار از پرداخت محکوم به” اینجا کلیک نمائید.


وکیل پایه یک دادگستری داوود اسیوند
وکیل دادگستری داوود اسیوند
Barrister at law
0/5 (0 نظر)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.